هفته14
سلام انبه خوشمزه مامان-الهی مامان قربونت بره عزیزم خیلی نگرانت بودم کوشولوم ولی خدا رو شکر دیروز دیگه خیالم راحت شد بذار از اول بگم نوروز با همه خوبی ها و بدی هاش گذشت خیلی سرم شلوغ بود-یا مهمان داشتم یا مهمان بودم توی این مدت همش راه می رفتم-دیگه اعصاب خاله هاتو خورد کرده بودم-هی دعوام میکردن که آزاده بگیر بشین تو باید استراحت کنی منم همش می گفتم باشه الان میام ولی دوباره یواشکی می رفتم دنبال کارام سیزده بدر خیلی خوش گذشت-صبح تا عصرش با فامیلای مامان رفته بودیم بیرون-غروبشم با فامیلای بابایی رفتیم ولی فرداش یه اتفاق بد واسم افتاد از صبح حالم بد بود-یهویی یه دل درد عجیبی سمت راست شکمم افتاد که اصلن قابل تحمل نبود خلاصه تا ع...
نویسنده :
فعلا مامان آزاده و بابا حسين
12:42