آرتینآرتین، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

آرتین صفری

زلزله

1392/7/3 0:44
349 بازدید
اشتراک گذاری

امروز حوالی ساعت 12و نیم ظهر به جای اینکه تکون بخورم آنچنان مادرم رو تکون دادم که مامان و بابام

ترسیده بودند. این فقط یک زلزله 4 ریشتری بود که تو شکم مامانی راه انداختم.نیشخند


من با این حرکت میخواستم بگم مامان و بابا آماده باشید من دارم5 روز دیگه میامهوراهوراهورا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (20)

رها
3 مهر 92 10:06
سلام مامانی
وای چیزی دیگه نمونده,من کلی هیجان دارم آرتین جون رو ببینم
الهی قربون اون تکون 4 ریشتری اش بشم من



سلام رها جونم-اره 4 روز دیگه مونده-واسم دعاااااااااااکن-خدا نکنه خاله جون
مری
3 مهر 92 10:52
سلام گلم به تاریخ من 4 روز دیگه تا ورود آرتین جان مونده هااااااااااااا نه 5 روز
من خرم آبادم گلم اون عکس برا زمستون پارسال بود که به اتفاق همسری رفتیم خوزستان مسافرت


اره مری جونم-این اتفاق 3 شنبه ظهر افتاد ولی من تنبلی کردم دیشب اخر وقت نوشتم-از 3شنبه حساب کنی5 روز دیگه میمونه-به به خرم ابادی؟چه جای خوبی-نوشتی شوش گفتم شاید همشهری هستیم
عاطفه
3 مهر 92 13:39
ای شیطون بلا.......خوش قدم باشی انشاالله با این ضربات سهمگینت نی نی جون


مرسی خاله جون
مامان بردیا شیطون
3 مهر 92 17:21
اره دیگه اونم داره وسایلشو جمع میکنه که بیاد بغل مامانی.......



مامی شایان(زهرا)
3 مهر 92 19:00
بیا عزیزم ما منتظریم.کدوم بیمارستان میری ازاده جون؟


بیمارستان آریا زهرا جون
مامان توت فرتگی
3 مهر 92 19:03
لحظه دیدار نزدیک است
باز من دیوانه ام مستم
باز می لرزد دلم دستم
باز گویی در جهان دیگری هستم


ممنون از شعر زیبات مامانی
پریسا
3 مهر 92 19:55
ممنون،خدارفتگان شماروهم بیامرزه نگران کم خونی نیستم بیشتردغه دغه ی قندخون رودارم فعلاًپرهیزغذائی دارم تادوهفته ی بعداگه تاثیری نداشته باشه باداروحلش کنم
پریسا
3 مهر 92 19:57
آخی عزیزم زنده باشه کوچولوت، نی نی ماهم بعضی وقتهامحکم لگدمیزنه طوریکه نگرانم میکنه ، البته هنوزتاریخ اومدنش مشخص نیست.....
رضا
4 مهر 92 1:30
پس کی میای پسر داییه کوچولوووو
----------------------------------------------
وبلاگ جدیدم azsarbazi.blogfa.com


3 روز دیگه پسر عمه
مهدیه ( مادر دختری)
4 مهر 92 8:22
بیا دیگه کوچولووووووووووووووووووو




میام خاله جون-ایشالا3 روز دیگه


مامان بردیا شیطون
4 مهر 92 10:33
مطمـئن باش که خداوند تو را عاشقانه دوست دارد
چون در هر بهار برایت گل می فرستد
و هرروز صبح آفتاب را به تو هدیه می کند.
به یاد داشته باش که پروردگار عالم با این که می تواند در هر جائی از دنیا باشد
قلــب تو را انتخاب کرده و تنها اوست که هر وقت بخواهی چیزی بگوئی گوش می کند



چقدر زیبا مامانی-عالی بود
سحر
4 مهر 92 15:27
آخی عزیزم داره گردگیری می کنه که خونش رو تمیز تحویل بده دیگه


اره واقعن-چقدر بامزه بود سحر جون
نیلوفر
4 مهر 92 16:16
عزیزممممممممممممممم به سلامتی. دیگه به آخر خط رسیدی. انشااله زایمان راحتی داشته باشی آزاده جون.


مرسی نیلو جون-واسم دعا کن
R.M
4 مهر 92 16:23
نی نی جون بدنیا بیا دیگه من هر روز میاک اینجا سرمیزنم اما این مامانیت اینقد تنبله دیرب دیرآپ میکنه
میگم شاید تو بیای زود بزود احوالاتو بنویسه =)


خاله جون مامانم که مرتب پست جدید میذاره
ممنون که میای وبمون-ایشالا پسری 1 شنبه به دنیا میاد
Solmaz
4 مهر 92 23:29
ان شاالله به سلامتي به دنيا بياي و خوشي را توي زندگي مامان و بابا بيشتر كني ،))))




انشالا
پریسا
5 مهر 92 12:28
سلام گلم،فک کنم امروزبسلامتی کوچولوت بدنیابیاد،انشاا...بسلامتی بغل بگیریش.وقتی بعترشدی ازتجربیاتت برام بگووازلحظه ی بدنیااومدنش



عزیزم 1 شنبه ایشالا
باشه حتمن میام میگم
نگاری
5 مهر 92 12:41
وای دیگه چیزی نمونده چقدر دوست دارم ببینمش. امیدوارم زایمان راحتی داشته باشی کلی هم ما رو دعا کن


مرسی نگار جون-حتمن دعا میکنم شما هم منو دعا کنید
مامان آیهان کوچولو
5 مهر 92 14:01
دیق دیق فقظ 2 روز تا زمینی شدن آرتین کوچولو مونده.


دیق دیق خیلی ذوق دارم بخدا
مری
5 مهر 92 16:57
ای جاننننننننننن فقط دو روز مودنه هااااااااااا
نری بی خبرمون بذاریاااااا
خیلی ذوق دارم این کاکل پسرو ببینم انگار بهدادم تازه میخاد متولد بشه خخخخخخخ
تند تند پست بذار این دو روز رو



اره 2 روز دیگه مونده
نه عزیزم بیخبر نمیذارم-همسرم وبلاگو آپ میکنه
ممنون گلم
مهاسا
7 مهر 92 19:25
قربونت بشم چه قدر خوشکلی به وبلاگ نی نی منم سر بزن اون 15 روزه است خیلی نازی اسم وبلاگ هست نی نی اومد
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرتین صفری می باشد