آرتینآرتین، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

آرتین صفری

فقط 20 روز دیگه

1392/6/18 14:36
450 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرک شیطون مامان

الهی مامان به فدات که ماشالا با اینکه بزرگ تر شدی ولی باز تو دل مامان مدام در حال حرکتی-گاهی

اوقات میگم خدایا نکنه انقد تکون میخوره میخاد به دنیا بیاد؟

پسرم این چند روز مامان حالش زیاد خوب نیست-سرماخوردم از نوع تیم ملی

رفتم دکتر عمومی بهم دارو داد ولی ترسیدم بخورم-گفتم نکنه یه وقت واسه پسرم بد باشه

در نتیجه دیشب ساعت11شب با باباحسین رفتیم مطب دکترم-خانم دکتر این چند روز رفته بود مسافرت و

حالا که اومده بود سرش فوق العاده شلوغ بود-بخاطر همین ساعت11 شب بهم نوبت داد.

اول از همه اینکه مامان 1کیلو وزن کم کرده بود- دکتر دعوام کرد-بهش گفتم خوب مریض بودمو هیچی

نتونستم بخورم-اونم تقریبن قانع شد-ولی بقیه چیزا خدا رو شکر خوب بود.

خانم دکتر صدای قلبتو داشت چک میکرد که تو مدام زیر دستش حرکت میکردی و نمیذاشتی

درست حسابی بشنوه-حقیقتش اولش یکم ترسیدم وقتی دیدم صدای قلبت ضعیفه-ولی دکتر گفت

مشکلی نیست و همه چیز نرماله. فقط اینکه این پسل تنبل مامان همچنان در حالت بریچه-وقتی

تکون میخوری پاهای کوچولوتو زیر دلم حس میکنمو اون سر قلنبه اتم زیر معده ام.الهی مامان به فدات.

راستی پسرکم دکتر تاریخ زایمانمو مشخص کرد-7 مهر-هوراااااااااااااااااااااااااا

یعنی  روز دیگه ایشالا قند عسلم تو بغلمه-خیلی خوشحالم-همش دعا میکنم که خداوند کمکم کنه

تا بتونم وظابف مادریمو واست  به نحو احسن انجام بدم-تو هم به مامان قول بده که پسر خوبی باشی

و صحیح و سالم به دنیا بیای و خانواده خوشبخت ما رو خوشبخت تر کنی-اینجا همه چشم انتظارتن دلبندم.

ساک بیمارستانو بستم و منتظر نشستم-منتظر تو فرشته کوچولوم که از طرف خدا واسمون فرستاده

 شدی و ما هم وظیفه داریم که از این فرشته بخوبی نگهداری کنیمGifs Animés anges 89.

خوب دیگه عزیز دل مامان مولظب خودت باش تا این 20 روز هم بسلامتی بگذره و تو زمینی بشی-

خیلی دوستت داریم پسرم.

 متحركة لسبونج

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (18)

فرزانه مامان علی اکبر
18 شهریور 92 15:34
واااااای آزاده جونم خیلی خوشحال و ذوق زده شدم انشاالله بسلامتی زایمان کنی؛ آزاده جون واسه منو پسرمم دعا کن؛ آزاده جون یعنی میرسه اونروزی که منم بگم فقط ‏20‏ روز مونده؟‏! خیلی دوست دارم مواظب خودت باش


ممنون فرزانه جونم
عزیزم چرا نمیشه-یه روزی هم من میام تو وبلاگت میبینم نوشتی20 روز دیگه-انشالا
مواظب خودت و پسر گلمم باش-واسه همتون دعا میکنم
مامان هلاله
18 شهریور 92 16:25
آزاده جوووووون من اصلا به سن پسر گلت دقت نکرده بودم

خوش بحالت انتظارت داره سر میرسه ولی مال ما هنوز ادامه داره

دعا کن مال ما هم تموم بشه



دعا میکنم که انشالا دختر گلت به موقع و صحیح و سالم به دنیا بیاد-چشم بذاری روی هم تموم شده


عاطفه
19 شهریور 92 13:53
ازاده جون توام مریض شدی دختر.....ای بابا این ویروسا از ما چی میخوان...عزیزم مواظب خودت باش.....پیاز رو رنده کن با ابلیمو بخور بد مزست ولی چاره ای نیست.چون نمیتونی انتی بیوتیک بخوری این خودش طبیعیشه.ابلیمو و عسل هم سه نوبت در روز بخور.بهترین درمان هم سوپ ماهیچه با جعفری تازست.من با اینا خوب شدم و فقط و فقط استراحت.بوس گلم


اره عاطفه جون سفت و سخت مریض شدم
باشه گلم-مرسی
نگاری
19 شهریور 92 16:48
سرما خوردی دختر؟ من چون بارداریم زمستون بود و منم همش مماغم اویزونه یهاسپری خریدم وااسه پیشگیری از سرما خوردگی
اخی چه قدر ذوق دارم زود تر نی نی رو ببینم. 20 روز دیگه بیشتر نمونده هوراااا راستی منم مهر ماهی هستم


اره نگار جون سرما خوردم افتضاح-عرق کردم رفتم بیرون باد بهم خورد سرما خوردم.
ممنون دوست خوبم-اره نی نی ما هم مهری میشه-ولی به بچه ام ظلم میشه
اب نبات
19 شهریور 92 17:50
سلام عزیزم ان شالله این 20 روز مثل موشکبره و شما هم پسملی نازت رو توی اغوشت بگیری ...


قربونت برم دوست خوبم-ایشالا تو هم بزودی زود مامانی بشی
نگاری
19 شهریور 92 19:38
خوب دکترت نمی تونست یه هفته زود تر عملت کنه؟ من مامانم اینا آشنا پیدا کردن تو ثبت احوال شناسنامه مو شهریور گرفتن. خودمم نمی دونم چه جوری ولی من 14 مهر به دنیا اومد ولی شناسنامه ام 14 شهریوره
شیرین
20 شهریور 92 0:46
ازاده مهربونم ممنونم بهم سر میزنی و برام دعا میکنی
منم مامان شدم ....


واییییییییییی عزیزم خیلی خوشحال شدم-مبارکت باشه
مهدیه ( مادر دختری)
20 شهریور 92 8:54
خانومی تو وبلاگ آیهان کوچولو دیدم کامنت گذاشتی درباره ی بیهوشی زایمان.
عزیزم من اسپاینال بودم ولی خیلی راضی بودم. تا 12 ساعت بعد از عملم اصصصصصصصصصصصلا تکون نمی خوردم. حتی برای شیر دادن به فاطمه سادات هم بچه رو روم خم کردن.
نگران نباش اگه هم بعدش درد داشتی شیاف دیکلوفناک بگیر خوب میشی. ولی از همون اولش نباید تحرکت زیاد باشه. بچه هم تو دو سه روز اول اذیت نمی کنه. حتی شبا هم بیدار نمیشه. از روز سوم به بعد کم کم بی خوابی میزنه به سرش.
عرق کاسنی و هندوانه و بستنی رو فراموش نکن. تا آرتین نازم زرد نشه!!
راستی این روزای آخر چند تا از خاطره های وبلاگ مادرانه رو هم بخون خوبه ! تا ایشالا بعد زایمان خاطره ات رو زودی بهمون بدی!
آدرسش رو هم همون بالا گذاشتم!



ممنون مهدیه جون از راهنماییت-خیلی استرس دارم
مامان آیهان کوچولو
21 شهریور 92 1:28
پس فقط 17 روز دیگه مونده.انننننننننننننشاالله به سلامتی فارغ میشی گلم.
یه پسر مهر ماهی تو راهه.
بابای آیهان متولد مهره.مردای مهری همتا ندارن.



قربونت فریده جون-واسم دعا کن زایمان خوبی داشته باشم
سولماز
21 شهریور 92 18:15
عزيزم ان شاالله به سلامتي آرتين جان را به دنيا مي ياري استرس نداشته باش خدا بهت نيرو ميده


ایشالا-واسم دعا کن
جیگیلی مامان بابا(مامان کوچولو)
21 شهریور 92 18:51
سلام خاله آزاده .. خدا بد نده چیرا مریض شدی ؟؟ مواظب خودت باش ایشالا بهتر بشی



ماشاالله به تکونای آرتین جووووووووون



وایی خوشبحالت گل پسریتو به همین زودی تو بغلت میگیری ؟؟ راستی سزارین زایمان میکنی ؟؟؟



ایشالا زایمان راحت و بدون دردسری داشته باشی



گل پسلمونم سالم و سلامت باشه




سلام خاله جون-اره مریض شدم

اره گلم سزارینه

واسم دعا کن-ممنون عزیزم




نیلوفر
22 شهریور 92 16:48
انشااله این روزهای آخر هم به سلامتی سپری بشه و به زودی عکس این شازده پسر و بذاری ببینیم.


مرسی دوست خوبم-انشالا و با دعاهای شما
مامان آیهان کوچولو
23 شهریور 92 16:25
15 روز دیگه آرتین جون میاااااااااااااااااااااااااااااااااااااد


هوراااااااااااااااا همراه با ذوق و استرس
هما
24 شهریور 92 0:45
ایشالله بسلامتی بیاد توی بغل مامان آزاده و باباش.
پیشاپیش تبریک می گم.التماس دعا


ایشالا عزیزم-ممنون گلم-منم واست دعا میکنم
مامان بردیا شیطون
24 شهریور 92 19:08
ایشالا به سلامتی نی نی نازت رو بغل میکنی
و عکسش رو هم میزاری ماببینیم



ایشالا با دعاهای شما
مامان بردیا شیطون
25 شهریور 92 14:52
حتما................
اگه با تبادل لینک موافق بودی خبرم کن


چرا که نه-خوشحالم میشم
مامان توت فرنگی
26 شهریور 92 10:12
چقدر هیجان انگیز
چند روز دیگه بیشتر نمونده
خوبه که حالت نی نی بریجه

دیگه واسه نوع زایمانت تردید نمی کنی

من هنوز نتونستم تصمیم بگیرم


اره دیگه12 روز دیگه بیشتر نمونده
دیگه باید تصمیمتو بگیری-نزدیکه ها
مامان بردیا شیطون
26 شهریور 92 15:54
ممنون شما هم لینک شدید
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرتین صفری می باشد