یادداشت بابایی
هر چه میخواستم درباره تو بنویسم درباره خودم میشد
اصلا نمیشد
داری قدم به زندگی ما میگذاری و آنوقت میشوی تمام زندگی
اصلا همین حالا هم شده ای
اگر هم تا کنون چیزی نگفتم ترسیدم راضی نباشی حرفهای مردانه یک پدر و یک پسر را بخوانند
حرفی ، حدیثی
چیزی که شاید باید بین ما دوتا باشد.
تا دیروز یک همسر بودم یا یک داماد یک کارمند ، یکی از کسانی که هر روز کوچه های اهواز را گز میکند
اما حالا من پدر هستم واین از هر چیزی لذت بخش تر است.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی