نوبت دکتر خرداد ماه
سلام قند عسلی مامانی
حال پسل گلم چطوره؟الهی مامان قربون اون قلب قشنگت بشه
امروز نوبت دکتر خرداد ماهم بود
خانم دکتر گفت:خوب آزاده خانم تو این 1 ماه حالت چطور بوده؟
منم احوالات این 1 ماهو به خانم دکتر گفتم-خانم دکتر مهربونم گفت برو بخواب تا صدای قلب جوجه تو بشنوم
ناز تو برم شاهزاده م-صدای قلبت مثل صدای دویدن اسب بود-خیلی تند میزد
خلاصه اینکه از نظر خانم دکتر همه چی خوب بود
فقط بهش گفتم که یکم ورم کردم ولی خانم دکتر گفت نه اصلن ورم ندارم-اگرم گاهی ورم میکنم بخاطر
فشار حاملگیمه که روی پاهامه-خوب خدا رو شکر کمی خیالم راحت شد
دیروز و امروز دوباره رفتم واست خرید کردم-نمیدونی چه ذوقی داره
انشالا اوایل مرداد میرم تخت و کمدتم سفارش میدم جوجه طلاییم
جون مامان مواظب خودت باش-دلم میخاد صحیح و سالم بیای تو بغل مامان بابا
انشالا وقتیکه تخت و کمدتو آوردن و سیسمونیتو چیدم از اتاقت عکس میگیرم
مامانی سعی کرده چیزایی که مهم و لازمه رو بخره و الکی اتاقتو شلوغ نکنه
تازه اتاقتم کوچیکه-بابایی میگه واست کمد نخرم چون هم اتاق کمد دیواری داره هم جاگیره
ولی آخه مگه من دلم میاد واسه کاکل زریم کمد نخرم-پس اسباب بازیاتو کجا بچینم؟
تو نگران نباش پسلی- مامان بزرگ همه چی میخاد واست بخره
راستی بابایی دیگه امتحاناش تموم شد-از این به بعد دیگه بیشتر به ما توجه میکنه و پیشمونه
دوستت داریم میوه زندگیمون