11ماهگی آرتین
سلام عزیز دلم-11 ماهگیت مبارک گلم-چشم گذاشتم روی هم واسه خودت مرد شدی-ماه دیگه تولدت یکسالگیته-ایشالا یه تولد مختصر و مفید واست می گیریم-از این مدت بگم که شیطونیات بیشتر شده- دیگه دستاتو به وسایل می گیری و بلند میشی-هنوز از ایستادن و راه رفتن خبری نیست-فقط یکی دو ثانیه میایستی-2 شهریور تهران عروسی دختر عمه فاطی بود-قبلش با بابایی رفتیم واست لباس خریدیم و تصمیم گرفتیم موهاتو یه صفایی بدیم-خلاصه با بابا بردیمت آرایشگاه-آخ آخ نمیدونی چکار کردی-انقد گریه کردی که ما رو از کار خودمون پشیمون کردی-ولی در عوض انقد خوشتیپ و خوشکل شدی که نگو-خیلی بهت میاد و قیافت از این رو به اون رو شده-توی مسافرتم بچه خوبی بودی و توی راه اذیت نکردی و خوابیدی-فقط اونجا خیلی بغلی شده بودی-اونم فقط بغل من و بابا-خلاصه پوستمونو کندی-پسر گلم ایشالا همیشه و همه جا صحیح و سالم و شاد باشی-خیلی دوستت داریم
اینم بردیا پسر دختر خاله آرتین-بردیا دو روز از آرتین کوچیکتره-دوستای خوبی بودن واسه همدیگه