۹و۱۰ماهگی آرتین
سلام به پسر گلم و دوستای نازنینم.من واقعن شرمندم.وقتی دیدم چقدر نظر گذاشتید و سراغمو گرفتید به خودم بالیدم که دوستای خوبی مثل شما دارم.متاسفانه توی این مدت دسترسی به نت نداشتم و نمیتونستم مطلب جدید بزارم.اول از همه به پسرم 9 و 10 ماهگیشو تبریک میگم.قربونش بشم که واسه خودش مردی شده و خدا رو شاکرم که روز به روز شاهد بزرگ شدنش هستم.از اینجا شروع کنم که آرتین ده روز بعد از اولین دندونش دومی هم دراورد ولی فعلن از بالایی ها خبری نیست.البته چند روزیه که یکم تب کرده و اسهال گرفته که بردیمش دکتر و دکترش گفت که این یه ویروسه ولی بعضیا عقیده دارن که مال دندوناشه.ایشالا که هر چی هست زودی خوب بشه.آرتین ما از وقتی رفته توی ده ماهگیش 4دست و پا رفتنم شروع کرده و پوست ما رو کنده.وقتی کار دارم میزارمش توی روروئکش تا کارامو انجام بدم ولی مگه آقا زاده میزاره.جلوی همه وسایلا بالش چیدم که دستش نرسه و کار خرابی نکنه.وقتی هم که از روروئکش میارمش بیرون جور دیگه کار خرابی میکنه.سیب زمینی پیازا که از دستش آسن.اگر شیر گاز رونبندم که خونه تو هوا میره انقدر که با دستگیره های گاز بازی میکنه.نمیدونم این نی نی ها چه علاقه ایی به ریشه های قالی دارن.همش دنبال ریشه های قالیه.خلاصه منم و یه پسر بچه شیطون.باباش که بنده خدا جرات نمیکنه در لب تاپشو باز کنه به محض اینکه میبینه درش باز میشه با سرعت به طرفش میاد.راستی یادم رفت بگم ماهروز تولدش آقا آرتین رو بردیم آتلیه و چند تا عکس خوشجل ازش گرفتیم.دوستای گلم همتونو دوست دارم و به تک تکتون سر میزنم.دوباره میگم خیلی شرمندم کردید.فردا هم میام عکسای این وروجکو براتون میزارم.بخدا میسپارمتون
اینم عکسای آتلیه ات که متاسفانه فایل دو تاشو نو ندارم