پسرم باز بخند
تمام حرف دلم این است:
روی ایوان هراس من و پدرت
با صدای خنده ی تو سپیدار سر کوچه ی ما می رقصد.
پسرم وقتی هستی
همه چیز آبیست
بیکران و زلال
اما بیشتر از هفت روز است که
که سرما اندکی از خنده هایت را کاسته
و صدای سرفه هایت کوچه را یخ زده است
دیشب تا صبح گریستی و
ما تا صبح زنده نبودیم.
اکنون که میخندی
روی سجاده پنهان نمازم
پر از عطر گل یاس شده
پسرم باز بخند
همیشه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی