تصميم كبري
مامان باباي من امروز يه تصميم مهم تو زندگي گرفتن. مث "تصميم كبري" تو كتاباي قديم.
من كه هنوز به دنيا نيومدم اما فكر ميكنم اين تصميم مربوط به منه. البته من هنوز وجود خارجي ندارم ولي مامان امروز خيلي نگران بود و هي با خدا راز و نياز ميكرد و مدام ميگفت خدايا يه سالمشو بهم بده. دقيق نميدونم از خدا چي مي خواست ولي مطمئنم واسه خريد هندونه نبود.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی