آرتینآرتین، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

آرتین صفری

نظرات دوستان گل

1392/3/15 0:34
382 بازدید
اشتراک گذاری

در مورد مطلب اشتباه سونوگرافی همه دوستان نظرات جالبی داشتن که در زیر میبینید:

سودابه گفته:

برای من که اصلا مهم نیست با اینکه عاشق دخترم اما اگه بفهمم سونو اشتباه کرده ناراحت نمیشم اما نمیدونم با اون همه لباس و سیسمونی دخترونه چه کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

اما آب نبات فقط تعجب کرده :

رها میگه : سلام
قبلا برام خیلی مهم بود که بچه ام حتما دختر باشه و همسری هم پسری بود
اما الان نه,فقط از خدا میخوایم که یه نی نی سالم بهمون بده
دخترم باشه که دیگه نور علی نور میشه

مامان آیهان کوچولو هم گفته :

واسه من 3بار جنسیتشو گفتن هر 3بارم یکی بوده ولی اگه دختر شد خب آخه وسایلارو چیکار کنممن عاشق دختر بودم ولی از وقتی فهمیدم بچم پسره همه عشقم شده پسر حالا اگه دختر شد میرم یقه دکی رو میگیرم که با احساسات من بازی کردهشوخی میکنم هر چی خدا بده نعمته و فرقی نمیکنه فوقش براش لباسای دیگه ای میخریم مهم اینه سالم باشه.

الهه هم جواب داده :

آزاده جون نکن این کارو با من منم مثل بقیه مامانا عاشق دختر بودم اما وقتی 3 بار بهم گفتن پسره دیگه کم کم دارم خودمو آماده میکنم مامان یه پسر کوچولو بشم و همه زندگیم پسرم شده اگه در آخر دختر بشه با این همه وسایل آبی رنگ که خوشمم از آبی نمیاد چیکار کنم ؟؟؟ هان هان

مامان توت فرنگی هم کلی ترسیده و گفته :

به نظر من که وحشتناکه
نه به خاطر خود بچه
به خاطر اینکه حداقل 5- 6 ماه با یک نفر دیگه زندگی کردم هرروز صبح می گم سلام پسرم
هررروز قد کشیدنت را تصور می کنم و شیطنتهاش بازی کردنش
چطور میشه با یک نفر دیگه ارتباط برقرارکرد

مری هم گفته :

من که هیچ مشکلی پیش نمیاد اگه یهو پسرم دختر شه نه سیسمونی نه اسم نه اینکه حالم گرفته بشه!
بجز یک مشکل که به هیچ عنوان رفع نمیشه...آخه تو خاندان همسری سه تا نینی دیگه تقریبا با پسر من دنیا میان که سه تاشونم دخملن اگه ما هم دخمل شه دیگه هیشکی اونارم نمیگیره اونوقت همه ترشیده میشن آخه مامانا سه تاشون گفتن بیا دخمل مارو بگیر...

اما جدای از شوخی هرچی خدا بده حتی تغییرشم بده من که راضیم

مامانی فرشته کوچولو هم گفته :

من که خودم هنوز سر درگمم دوبار رفتم یه بار گفته 100 در 100 پسره بار دوم گفت احتمالا دختره حالا باید صبر کنم که آخر این ماه دوباره برم سونو ولی من به این موضوعم فکر کردم دیگه برام واقعا فرقی نداره فقط سالم باشه و مشکل وسایلاشه دیگه

سوگل هم کلی شاکی میشه و میگه:

خوب مسلماً اولش از دست دکی عصبی میشیم
من که تا قبل از مشخص شدن جنسیتش چیزی نمیگفتم و وقتی فهمیدم پسره به همه گفتم که خوب پسر رو بیشتر دوس داشتم و اگه بفهمم اشتباه شده مسلماً یه خورده دلم میگیره ...
هر چند دختر و پسر نداره ! ولی خوب سلایق فرق داره و آدم دست خودش نیست ..
دقیقاً واسه همین مسئله ست که هنوز واسه پسرم چیزی نگرفتم ..
گفتم بزار یه بار دیگه هم برم و مطمئن بشم بعد واسش همه چی میخرم ..

سارا زارع نویسنده وبلاگ آلوچه بابا و مامان هم میگه :

من كه حسابي قاطي مي كنم .اين همه منتظر بمون .تا جنسيتش مشخص شه بري خريد كني .آخرش بهت بگن اوني كه گفتيم نيست حالا با اون نعمتي كه خدا داده مي شه كنار اومد ولي با اون همه خريده اشتباهي نه نميشه كنار اومد.

مرضیه نویسنده وبلاگ من و اکبر میگه :

بچه باید سالم باشه . دختر و پسر نداره. من که فقط میخام بچه ناز و سالمی داشته باشم. برق جنسیت اصلا مهم نیست.

منم که از همه تشکر میکنم و به نظرم این اشتباه هم میتونه یک شوک باشه و هم میتونه یک سورپرایز باشه و مهم اینه که در نهایت سالم باشه

 نویسنده وبلاگ جوجوی من rasta میگه:

آخی چه سوال جالبی!!
خب اگه یوقتی همچین اتفاقی بیوفته اول ی مقداری شوک میشم .....
از دسته دکی هم شاکی که وقتی مطمئن نیست چرا نظر میده!
اما از اونجایی که عاشق دخملم با این قضیه کنار میام و و سعی میکنم که فکر پسمل رو از سرم بیرون کنم و با دخملیم ی زندگی جدید رو شورو کنم
اما میمونم که با این همه لباس چیکااااااااااااار کنم؟؟؟

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

اب نبات
14 خرداد 92 18:27
سلام عزیزم نظر همه رو خوندم ..نظر مری جون رو خریدم کلی خندیدم خیلی باحال نوشت


اره-منم خودم کلی خندیدم
مامان منتظر
14 خرداد 92 21:48
جالب بود


مرسی گلم
رها
15 خرداد 92 16:09
همه بیشتر نگران سیسمونی که خریدن بودن؛به غیر از مری جون که نگران دخمل های فامیل هم بوده
چه مامان خوبی از همین الان دنبال عروس هستش


یه جورایی حقم داره رها جون-تا توی فامیل دختر خوب هست باید سریع اقدام کنه
rasta
16 خرداد 92 20:38
عزیزم بازم از این کارا بکن خیلی جالب شده بود نظر همرو خوندم در جواب رها جون هم باید بگم که معلومه که باید نگران سیسمونی بود!
اونم تو این گرونی ، مگه الکیه ، من که الان با هزینه سیسمونی این ی وجب بچه میتونم تا چند ماه سر کنم
پر خرجترین فرد تو فامیل همین یوجبی من شده


اره بخدا-انقدر سیسمونی خریدن سخت و گرونه که ادم توش میمونه-بنده خداها پدر مادرامون
سودابه
19 خرداد 92 11:51
آزاده خانم کجایی؟؟نکنه گل پسر ما مامانیشو اذیت کرده!!؟؟


سودابه جون این چند روز مشغول خرید بودم-امروزم نوبت دکتر داشتم-انشالا میام آپ میکنم-مرسی دوست خوبم که سراغمو گرفتی
عاطفه
19 خرداد 92 23:29
سلام عزیزم،وبلاگ جالبی داری مخصوصا پست اخرت خیلی ناز بود ،نی نی جونه تو راهیت هم مبارک باشه....


مرسی عاطفه جون-عزیزم-ممنون که به وبلاگم سر زدی خانمی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرتین صفری می باشد