پارك
سلام عزيز دل مامان
آخ كه نميدوني چقد دل مامان و بابا واست تنگوليده
يه چي ميگم به كسي نگو-ديشب بابايي تو ماشين هي قربون صدقت مي رفت
يه چي ديگه بگم؟ ماماني يكم حسوديش شد-ولي خوب خوشحالم شد از اينكه بابا حسين دوستت داره
ديشب با خاله مريم و عمو امير رفتيم پارك
خاله مريم دوست مامانييه و عمو اميرم دوست باباييه
اصلن همين خاله مريمو عمو امير بودن كه واسطه ازدواج منو بابا حسين شدن ديگه
خيلي خوش گذشت فينگيليم
ايشالا وقتي بدنيا اومدي شما هم ميبريم پارك
تا اون موقع هم خاله مريم ني ني اورده و ديگه تنها نيستي و با ني ني خاله مريم با هم بازي مي كنيد
خوشكل مامان
مامان و بابا منتظرتن ها-مواظب خودت باش تا روز به روز تو دل مامان بزرگتر بشي
و زود بياي پيشمون قربونت برم
دوستت دارم فينگيلي مي بوسمت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی