۸ماهگی آرتین
سلام پسرقشنگم،دوباره با تاخیر اومدم،۸ماهگیت مبارک قندعسلم،ماشالا به جونت که خیلی شیطون شدی،اول اینکه خیلی تنبلی و تازه چند روزه سینه خیز دنده عقب میری،تازه اگر میلتون باشه،اگر نه که گریه میکنی و التماس که منو برگردونید،حالت۴دست و پا میگیری ولی هنوز موفق نشدی،عاشق مو کشیدنی و هیچکسی رو بی نصیب نزاشتی،حتی بابایی که موهاش کمه بنده خدا،مامان وقتی روسری یا چادر میزنه شما گریه میکنی و میگی بغلم کن منم با خودت ببر، عاشق بوس کردناتم،از سفره پهن کردن نگو که عاشقشی،کافیه سفره رو پهن کنیم دیگه تمام چیزایی که رو سفره اس نیست و نابود میشه،چند روزیه کشاله های رونت دونه ریختی بردمت دکتر پماد داده خدا کنه خوب بشی،خلاصه عاشق خودتو شیرین کاریاتم عزیزم،خدا حفظت کنه
اینم چند تا عکس از گل پسرم
اینجا نمی دونم کی رفتی سر وقت این نون باگت های بیچاره
اینجا هم واست سیب زمینی آب پز گذاشتم که بخوری ولی...........
با رو روئک اومدی توی آشپزخونه ماهی تابه رو انداختی زمین بعدم داری نگاه من می کنی که مامان موفق شدم
اه-پس چرا دستم نمیرسه دیگه
آخیش-بالاخره دستم رسید
آقا یکی بیاد به این مامان بابای من بگه من لباس چرک نیستم که انداختینم تو ماشین لباسشویی
الهی مامان فدای خوابیدنت بشه که انقد ناز خوابیدی