کارهای آرتینی
گمان میکنم خیلی از خصوصیاتت به پدرت برده !
لااقل من که مثل تو نیستم. شاید هم اقتضای طبیعت این است. آخر تو مردی البته کوچک مرد و من یک زن
روحیات تو مردانه است و روحیات من زنانه
برای به دست آوردن بعضی چیزها آنقدر فریاد میزنی که سرم را میبری
تازه چند روز است که هر وقت خودت خواستی ماما میگویی اما به محض اینکه ما از تو بخواهیم بگویی ماما ، میگویی بابا
هنوز راه نمیری. فکر کنم باید تا یک سال و چند ماهگیت صبر کنم
وقتی کاری میکنی که صدای من یا بابات رو درمیاری ، برمیگردی و مینشینی و دست میزنی
نمیدانم چرا اینقدر خشن شده ای همه را میزنی و گاز میگیری. دیگر کوچک و بزرگ کمی از تو میترسند
کنترل تلویزیون را میگیری و تلاش میکنی کانال تلویزیون را عوض کنی
موبایل یا تلفن را میبری کنار گوشت تا مثلا صحبت کنی
دمپایی ات هنوز بلااستفاده است زودتر راه بیفت . می خواهیم آنرا بگذاریم کنار دمپایی های خودمان توی حیاط